فصل دوم پایان نامه،پیشینه،ادبیات پژوهش ،کارشناسی ارشد روانشناسی،مفهوم ،مبانی نظری،مبانی نظری وپیشینه تحقیق پیشینه و مبانی نظری نقاشی کودکان وبررسی آن از دید گاههای مختلف دارای 9 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: ورد و قابل ویرایش با فرمت .docx
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
مبانی نظری وپیشینه تحقیق نقاشی کودکان وبررسی آن از دید گاههای مختلف
اولين وسيله آموزش:
راهها و وسايل پرورش كودك فراوان است يكي از آنها كه كمتر مورد توجه قرار ميگيرد ولي قبل از هر وسيله بيش از هر چيز ديگر ميتواند به آموزش كودك كمك نمايد (نقاشي) است. رنگ و تصوير بيش از هر چيز ديگر ذهن را متوجه خود ميكند و در عين حال وسيلهاي است كه بچه قبل از هر چيز ميتواند به خلق آن بپردازد. براي درك رنگ و تصوير كافي است چشم، ببيند و براي خلق آن كافي است كه بچه دست در رنگ كند و آن را بر ديوار يا روي هر چه كه دم دستش باشد حتي بر سر و صورت و لباس خود بمالد.
اگر نقاشي عميقترين وسيله آموزش كودك نباشد ميتوان گفت يكي از مهمترين و اولين وسيله آموزش و پرورش اوست و با اين وجود در نظام آموزشي كشور ما به خصوص در دورة ابتدايي كمتر از هر چيز ديگر به آن توجه ميشود و اگر بخواهيم استدلال كنيم كه نقاشي در تمام مرحلههاي زندگي حتي در سنهاي بالا ميتواند وسيله مؤثري براي اعتلاي انسان باشد و به جرأت ميتوان گفت كه براي تربيت رواني و تكامل فكري بچه وسيله مؤثري است منتها بايد مانند هر علم يا فن ديگر راه استفاده از آن را بدانيم (داداشزاده، 1373، ص 17).
نقاشي چيست؟
نقاشي فعاليتي است كه از تحول شناختي، عاطفي، اجتماعي تأثير ميپذيرد و عبارت است از منعكس كردن زمينه ذهني فرد بر روي يك زمينه خارج از ذهن به كمك وسايلي مانند مواد، قلم، آب دهان، انگشت و
…
.
در پرتو نقاشي كودكان آثاري پديد ميآورند كه با بررسي آنها پدر و مادر، مربيان، معلمان و پزشكان ميتوانند به سرعت به انديشهاي درباره تحول روانشناختي و ماهيت مشكلات احتمالي آنان دست يابند (دادستان، منصور، 1371، ص 1).
بررسي ديدگاههاي مختلف راجع به نقاشي:
1- ديدگاه تكاملي: (نقاشي به مثابه بازي)
يكي از نظريههاي مربوط به بازي اين است كه انسانها ذاتاً فعالند و بازي يكي از شيوههاي تخليه انرژي هيجاني ما افراد است. اين نظريه تبيين قابل قبولي براي نقاشي عرضه نميكند. زيرا نقاشي عموماً مستلزم صرف كمترين انرژي است يكي ديگر از نظريههاي زيستشناختي اوليه بازي، نظريه (بازپيدايي) است كه ميگويد بازي و نقاشي تمرين آن فعاليتهاي غريزي است كه براي اجداد ما هم بوده است، مثلاً پسر خردساليكه تصاويري از سربازان جنگ رسم ميكند تكانههاي پرخاشگري ابتدايي را تخليه ميكند (وسيكلر، ترجمه مخبر، 1370، ص 83-82).
2- ديدگاه پياژه:
پياژه نقاشي را به عنوان ابزاري براي نظريه خود درباره تكامل بازنمايي جهان توسط كودكان به كار گرفته است. از ديدگاه پياژه نقاشي، چيزي حد فاصل ميان، بازي و تصوير ذهني است به نظر پياژه بعضي از نقاشيهاي كودكان از اين كيفيت بازي برخوردار است كه فقط به خاطر خودش انجام ميگيرد و فرصتهايي براي جذب فراهم ميسازد. لذا پياژه، خطخطي كردنهاي كودكان بسيار خردسال را صرفاً بازي قلمداد ميكند. پياژه اغلب نقاشي را به عنوان ساير شكلهاي بازي كوشش به منظور بازنمائي دنياي واقعي نيز به كار ميآورد. بنابراين وجوه مشترك آن با پيدايش تصاوير ذهني بسيار زيد است (وسيكلر. ترجمه مخبر، 1370، ص 85-83).
ژان پياژه پرنفوذترين روانشناس رشد در قرن بيستم بود از سال 1960 به بعد تا حدود زيادي به دليل كارهاي نظري و تجربي وي، موضوع شناخت در رشد كودك از موضوعات عمده بوده است. پياژه در سال 1980 در سن 84 سالگي درگذشت در طول زندگيش مشاهدات بسيار دقيق از فعاليتهاي خود به خودي شيرخوارگان و كودكان انجام داده است آزمونهاي بديعي درباره تواناييهاي شناختي كودكان كرده است و مسائلي را براي هزاران كودك و نوجوان ارائه كرده است (هنري ماوسن، پاول، 1368، ص 262).
مراحل رشد از نظر پياژه:
الف - مرحله حسي - حركتي:
در دوران مرحله حسي و حركتي، رشد شناختي، براساس اعمال حسي و حركتي قرار دارد. كودك با شروع اعمالي كه در درجه اول پاسخهاي انعكاسي هستند شش مرحله فرعي را ميگذراند كه در اين 6 مرحله اعمال هدفدار مرتباً مشهودتر ميشوند. كودك در آخرين مرحله فرعي دوران (حسي - حركتي) بازنماييهاي ذهني تشكيل ميدهد. ميتواند اعمال گذشته ديگران را تقليد كند و از طريق تركيب ذهني دانش و طرحوارههاي بدست آمده قبلي، راههاي جديد براي حل مشكلات طرحريزي كند. در طول دوران كوتاهي بين (18) ماهگي تا (2) سالگي «كودك خود را از صورت موجودي كه تقريباً به تمامي وابسته به انعكاس و ساير ابزارهاي ارثي است به صورت انساني درميآورد كه قادر به تفكر نهادي است.»
ب- مرحله پيش عملياتي:
دخل و تصرف در نمادها از جمله در كلمات از خصوصيات عمده پيش عملياتي است اين پديده تقليد با تأخير عملي كه در گذشته انجام شده است و در بازيهاي خيالي و بازي كردن نقش ديگران آشكار است. پياژه (1951) كودك 2 ساله از پرسشهاي بلند پسري كه روز قبل شاهد آن بوده است تقليد كند اين كودك به هنگام بازي چيزي را به جاي چيز ديگر بكار برد (نمادسازي) ممكن است از جعبهاي به عنوان تخت، ميز، صندلي، ماشين، هواپيما يا كالسكه بچه استفاده كند. او همچنين اسباببازيها را به عنوان نمادي از آنها به كار برد و خود نيز در بازيها نقشهائي را به عهده گيرد.
ج- مرحله عملياتي عيني:
كودكاني كه در جوامع صنعتي آمريكاي شمالي و اروپا بزرگ ميشوند بين سنين 6 و 8 سالگي وارد مرحله عيني ميشوند. كودكان كشورهاي عقبمانده يا در حال رشد و آنهائي كه در محيطهاي بسيار دورافتاده زندگي ميكنند احتمالاً ديرتر وارد اين مرحله ميشوند. رسيدن به مرحله عمليات عيني به اين معناست كه فرد بتواند عمليات ذهني انجام دهد كه قابل تغيير و كاملاً برگشتپذير باشد كودكان در اين سن قواعد منطقي و اساسي معيني را درك ميكنند (پياژه به آن گروهبندي ميگويد) و بنابراين ميتوانند از راههايي به طور منطقي و كمي استدلال كنند كه در مرحله (پيش عملياتي) چنين چيزي مشهود شود. كودكاني كه در مرحله ارزيابي پديدهها عيني باشند آنان همچنين ميتوانند (تمركززدائي) كنند به اين معنا كه به طور همزمان به جنبههاي مختلف يك شيء يا پديده توجه كنند و ارتباط بين ابعاد مختلف را درك كنند.
د- مرحله عمليات صوري:
در پيشرفتهترين مرحله رشد شناختي كه تقريباً از 12 سالگي آغاز ميشود و تا بزرگسالي ادامه مييابد محدوديتهاي مرحلهي عمليات عيني برطرف ميشود فرد براي حل مسائل از راهبردها و عمليات عيني به مراتب متنوعتر و گستردهتري استفاده ميكند. فرد در اين مرحله از لحاظ تفكر و استدلال انعطافپذير و ماهرتر ميشود و ميتواند چيزها را از ديدگاههاي مختلف ببيند تفكر نوجوانان پيچيدهتر و دامنه تواناييهاي ذهني آنان به مراتب گستردهتر است.
يكي از قابل توجهترين خصوصيات اين مرحله اين است كه كودك ميتواند علاوه بر مسائل فرضي در مقابل آنچه احتمال ميرود استدلال كند و به احتمالات نيز به اندازه واقعيات موجود بينديشد كودكي در مرحله عمليات عيني قرار دارد، به طور ذهني در اشيا و پديدهها دخل و تصرف ميكند كودك در مرحله عمليات صوري ميتواند در موقعيتهاي فرضي دخل و تصرف كند. مثلاً: كودك بزرگتري كه با اين سوال روبرو ميشود (اگر همه مريخيها پايشان زرد باشد آيا اين موجود هم كه پاي زرد دارد مريخي است) به نتيجهگيري منطقي خواهد رسيد كودك 7 ساله به دشواري ميتواند درباره پديدههاي نامحتمل و غيرممكن استدلال كند و احتمالاً خواهد گفت «نميدانم» (آيا هيچ موجودي پاي زرد دارد).
يكي ديگر از نشانههاي حل مسأله در مرحله عمليات صوري جستجوي سيستماتيك براي راهحل است. جواني كه با مشكل تازهاي روبهرو ميشود ميكوشد تا همه راههاي اجتماعي براي حل آن را در نظر داشته باشد و به دقت منطق و كارائي هر يك از راهها را امتحان ميكند و وقتي كه تصميم ميگيرد به جائي برود نميتواند به طور ذهني همه مسيرهاي احتمالي را بررسي كند و به طور سيستماتيك ارزيابي كند و ببيند كه كدام مسير، امنترين، كوتاهترين و سريعترين مسير است. (هرچند ممكن است اين توانش خود را هميشه بكار نبندد).
3- ديدگاه روانكاوي:
نظريه پايهاي غالب در رهيافتهاي باليني فرافكني نسبت به نقاشي كودكان ديدگاه (روانكاوي) است نظريه روانكاوي از كار باليني (زيگموند فرويد) سرچشمه گرفته است و بعدها در آن تجديدنظر صورت گرفته است. هسته اصلي اين نظريه بخش ناخودآگاه ذهن به عنوان منشاء غرايز جنسي و پرخاشگري، به نظر فرويد اين سائقهاي غريزي پديدآورنده اميال و تكانههاي غالباً تهديدكننده غيرقابل قبول است كه از حوزه (خودآگاه ذهن) پنهان گذاشته ميشوند. هرچند اميال مستقيماً در دسترس ضمير خودآگاه قرار ندارند اما بر رفتار انسان تأثيرميگذارند و خود را به شكلهاي ديگر يا به صورتي پوشيده آشكار ميسازند. در مورد انگيزههاي نقاشي كودكان يكي از جنبههاي مهم نظريه روانكاوي اين انديشه است كه ميان اميال و احساسات ناخودآگاه حتي به صورت پوشيده در يك نقاشي دريچة اطميناني است كه امكان تخليه بيزيان احساسات و پالايش (تصعيد) عواطف سركوب شده فراهم ميسازند (وسيكلر، ترجمه مخبر، 1370، ص 88-86).
بعضي از صاحبنظران معتقدند كه بازخورد ناشي از نقاشي به ويژه در مورد كودكان خردسال كه نخستين قدمها را در نقاشي برميدارند با رضايت خاطر همراه باشد (گلوك)
- Kelloggk
كودكان لذت حركتي و لذت بصري را ميتوانند از طريق نقاشي به دست آورند و عده ديگر از صاحبنظران توافقي دارند كه كودكان به اين دليل نقاشي ميكشند كه توليد تصوير را فعاليتي ارضاكننده مييابند به ويژه تصاويري كه علائق و تجارب تنها را به طور نمادين بيان ميكنند (وسيكلر، ترجمه مخبر، 1370).
سوابق تحقيق:
در نيمه اول قرن بيستم چنين تصور ميشد كه آزمون آدمك يك آزمون منحصراً مربوط به هوش بوده و عوامل فرهنگي يا تشخيصي در آن تأثيري ندارند. تحقيقات متعدد بعدي نشان دادند كه گرچه مراحل رشد ترسيم آدمك در نزد تمام ملل يكسان است لكن ساير ويژگيهاي ترسيم آدمك از فردي به فرد ديگر و از جامعهاي به جامعه ديگر فرق ميكند (آدا آبراهام)
- Ada Abraham
كه مجموعه تحقيقات مختلفي را كه تا سال (1977) در مورد ترسيم آدمك انجام شده است در كتابي تحت عنوان نقاشي يك شخص جمعآوري كرده است. مدعي است كه بهتر است بعد از اين ما ترسيم آدم را يك ملاك سنجش شخصيت تلقي كنيم نه هوش.
به نظر او توان فرافكني ترسيم آدمك به حدي است كه گاه نيروهاي شناختي فرد را تحتالشعاع خود قرار ميدهد و از اينرو بازده كاركرد هوش فرد نوسان پيدا ميكند (بهرامي، هادي، 1372، ص 275).
پژوهش در مورد نقاشي:
بسياري از روانشناسان از مدتها قبل بر اين عقيده بودهاند كه همه افراد خواه تعليم ديده باشند يا نباشند به هنگام كشيدن يا رنگ كردن يك تصوير ناخودآگاه شمهاي از وضعيت عاطفي خود را بيان ميكنند. سيمون
-simon,w,E
در سال 1876 ضمن پژوهش درباره (تخيل ديوانگي) وجود نوعي رابطه ميان نقاشيها و نشانههاي رفتاري بيماران شديداً آشفته مورد توجه قرار داد (گوديناف)
-Goodenagh,F
، در سال (1926) عمدتا به سنجش هوش از طريق نقاشي ميپردازد و خاطرنشان ميكند تحليل نقاشي كودكان براي ارزيابي عاطفي آنها بكار ميآيد. آزمون: خانه/ درخت/ آدم، توسط بوك
-Buck.N
...
پیشینه و مبانی نظری نقاشی کودکان وبررسی آن از دید گاههای مختلف_1544511314_19064_4304_1910.zip0.00 MB |