فصل دوم پایان نامه،پیشینه،ادبیات پژوهش ،کارشناسی ارشد روانشناسی،مفهوم ،مبانی نظری،مبانی نظری وپیشینه تحقیق مبانی و پیشینه نظری پیشرفت تحصیلی دارای 32 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: ورد و قابل ویرایش با فرمت .docx
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
پیشرفت
تحصیلی
مساله موفقیت یا عدم موفقیت در امر تحصیل از مهمترین دغدغههای هر نظام آموزشی است. موفقیت و پیشرفت تحصیلی
. Academic Achievement
در هر جامعه نشان دهنده موفقیت نظام آموزشی در زمینه هدفیابی و توجه به رفع نیازهای فردی است. بنابراین نظام آموزشی را زمانی میتوان کارآمد و موفق دانست که پیشرفت تحصیلی دانشجویان آن در دورههای مختلف دارای بیشترین و بالاترین رقم باشد(تمنایی فر و گندمی،1390).
روای و داونی
. Rovai & Downey
، استدلال کردهاند که مسائل مربوط به کیفیت مدیریت، توسعه علمی، طرح درس آنلاین و آموزش، به عنوان عوامل مهمی هستند که موفقیت یا شکست برنامههای آموزش مجازی را در محیط رقابتی جهانی تعیین میکنند. مؤسسه سیاست آموزش عالی ایالت متحده امریکا نیز هشت جنبه را برای اطمینان از برتری در آموزش و پرورش آنلاین ضروری دانسته که عبارتند از: حمایت نهادی، پشتیبانی دانشآموز، پشتیبانی هیات علمی، توسعه دوره، ساختار دوره، یادگیری ، تدریس و ارزیابی (به نقل از لی
. J.W. Lee
، 2010).
پیشرفت تحصیلی را میتوان به عنوان یکی از مهمترین بازدههای نظام آموزشی در نظر گرفت. این بازده از طریق آزمونهای استاندارد شده یا معلم ساخته اندازهگیری میشود. فارغ از جهتگیریهای احتمالی در این آزمونها، پیشرفت تحصیلی حاصل عوامل متعددی است. از جمله عواملی که در بسیاری از تحقیقات بر پیشرفت تحصیلی یادگیرندگان تأثیر داشته است، متغیرهایی چون هیجانات یادگیرندگان، استقلال افراد در یادگیری و ساختار هدف گزینی یادگیرندگان بوده است(ابوالقاسمی و میرالی رستمی،1390). عواملی که بر پیشرفت تحصیلی مؤثر هستند را میتوان به دو دسته فردی و محیطی تقسیم کرد: متغیرهای شخصیتی و شناختی(عوامل فردی) در مجموع 70 درصد و سایر متغیرها از جمله محیطی، اجتماعی و موقعیتی 30 درصد واریانس پیشرفت تحصیلی را به خود اختصاص میدهند. عوامل فردی متغیرهایی مانند رویکردهای یادگیری، جهت گیری هدف، خودکارآمدی
. Self efficacy
، خودتنظیمی، راهبردهای یادگیری و فراشناخت را شامل میشوند. عوامل محیطی به متغیرهایی چون خودکارآمدی اساتید و رضایت شغلی آنها و سایر عوامل پرداختهاند(قلائی، کدیور، صرامی، اسفندیاری، 1391).
راهبردهای شناختی و فراشناختی نیرومندترین تأثیر را در یادگیری یادگیرندگان و پیشرفت تحیصلی آنها دارند. راهبردهای فراشناختی روشهایی هستند که دانشجویان از آنها برای طراحی یادگیری، نظارت بر فعالیتهای یادگیری و ارزیابی نتایج فعالیتهای یادگیری استفاده میکنند. این راهبردها ابزارهایی را برای خودتنظیمی به منظور دستیابی به نتایج یادگیری مطلوب برای یادگیرندگان فراهم میکنند و موجب تنظیم استراتژیهای شناختی و عاطفی اجتماعی میشوند. فراشناخت با مطالعه، یادگیری، تفکر انتقادی، حل مشکل و تصمیمگیری ارتباط دارد و همه این موارد برای موفقیتهای آموزشی ضروری است. راهبردهای شناختی به روشهایی مربوط میشوند که مستقیماً روی موضوعات یادگیری کار میکنند و موجبات تمایل به افزایش تفسیر، فهم و کسب اطلاعات را فراهم میکنند. فرایندهای شناختی باعث تقویت فرایند تفکر میشوند و برای دستیابی به اهداف شناختی مانند درک مطلب و حفظ کردن کمک کننده هستند(سعید، زارع، موسی پور، سرمدی، هرمزی،1389).
خودتنظیمی یادگیری، به نقش فرد در جریان یادگیری توجه دارد. اصل اساسی یادگیری خودتنظیم این است که دانشجویان هنگامی که خود مسئول یادگیری شان هستند، به طور مؤثرتری یاد میگیرند (بخشی و آهنچیان،1392). پیشینه تحصیلی، اضطراب امتحان و خود تنظیمی به طور مستقیم بر پیشرفت تحصیلی دانشجو اثر میگذارند و بهترین پیش بینی کنندههای پیشرفت تحصیلی هستند و متغیرهای : پیشینه تحصیلی، خودکارآمدی، خودپنداره، منبع کنترل، ارزشگذاری تکلیف و استفاده از راهبردهای شناختی به طور غیر مستقیم بر روی پیشرفت تحصیلی دانشجو تأثیر میگذارند(هرمزی،1387). پیشرفت تحصیلی یکی از مهمترین معیارهایی است که در بررسی توانایی دانشجویان برای اتمام تحصیلات دانشگاهی و رسیدن به مرحله فارغالتحصیلی نقش قابل توجهی را ایفا میکند. معمولاً پیشرفت تحصیلی را با روشهای مختلفی اندازهگیری میکنند که از جمله آنها میتوان به میزان پیشرفت در هر یک از دورههای آموزشی به طور مجزا، پیشرفت حاصله در مجموعه دورههای آموزشی، معدل تحصیلی سالیانه، معدل تحصیلی یک برنامه آموزشی و آزمونهای تخصصی برای کسب مجوزهای تثبیت شغلی یا احراز صلاحیت حرفهای اشاره نمود(سنایی نسب ،رشیدی جهان و صفاری،1391). بنابراین با توجه به تفاوتهای فرهنگی و تغییرات سریع عوامل در طول زمان نمیتوان بعنوان یک قانون عمومی و کلی، علل خاصی را برای همه جوامع مطرح نمود، زیرا قوانین، بافت فرهنگی و سنت هر جامعه، نگرش مردم به تحصیلات، سطح درآمد والدین و غیره همه از عواملی هستند که به طور اخص در یک جامعه بر شکست یا موفقیت تحصیلی تأثیر میگذارند(صفدری ده چشمه، دل آرام، پروین، خیری، فروزنده، کاظمیان،1386).
ارزشیابی کیفیت دورههای یادگیری الکترونیکی
نظام
های آموزشی با رسالت و ماموریت مشخصی به وجود آمده و برای نیل به اهداف معینی تلاش میکنند. بیتردید دستیابی به این اهداف مستلزم شناسایی، کنترل و رفع موانع و مشکلاتی است که ممکن است اجرای مطلوب فرایندهای آموزشی را تحت تاثیر خود قرار دهد. بدین منظور استفاده از سازو کارهای ارزشیابی شرایط و زمینههای لازم را برای شفافیت عملکرد، پاسخگویی نظامهای آموزشی و اطلاع از میزان تحقق اهداف و مقاصد فراهم مینماید. برای ارزیابی از برنامههای آموزشی باید فهمید که چگونه دانشجویان برای مشاغل آینده مهیا میشوند، تعیین احتیاجات آموزشی به صورت عدد و رقم دورۀ تحصیل با تجهیزات کافی نیست، باید شرایط تعلیم و تربیت، روشها و کیفیت اجرا در آنها را نیز در نظر گرفت(خلیفه و رضوی،1391).
کیفیت در آموزش عالی به تغییر یا تغییراتی گفته میشود که در رفتارهای یادگیرنده پیدا میشوند. تنها معیار معتبر کیفیت تغییر رفتار یادگیرنده است. کیفیت در همه ابعاد رفتار یادگیرندگان ظاهر میشود، یعنی از نوعی جامعیت و کلیت برخوردار است(تورانی، 22:1382). ارزشیابی عبارت است از: فرایند تعیین و فراهم آوردن دادههای لازم برای قضاوت درباره موارد تصمیمگیری در نظام آموزشی به منظور بهبود فعالیتها(بازرگان، فتحآبادی وعینالهی، 1379).
در نظام آموزش عالی از ارزشیابی میتوان برای ارزشیابی دانشجو، هیأت علمی، برنامۀ درسی و به طور کلی سایر درون دادها و فرایندهای نظام آموزشی مانند یادگیری الکترونیکی نیز استفاده کرد. علاوه بر آن با استفاده از ارزشیابی میتوان بر چگونگی اجرای هر فرایند نظارت نموده و سرانجام با استفاده از ارزشیابی برون داد و پیامدهای نظام را در جهت مطلوب هدایت کرد. بنابراین به وسیلۀ ارزشیابی میتوان اطلاعات با ارزشی را در مورد فایدۀ اجتماعی، مطلوبیت و اثربخشی یک فرایند، محصول یا یک برنامه مانند، برنامه آموزش الکترونیکی فراهم آورد و بر اساس آن توصیههایی برای عمل و منطقی نمودن تصمیمگیری به دست داد. اما مهمترین هدف ارزشیابی در آموزش عالی کمک به بهبود و تقویت کیفیت دانشگاهی است و برنامهریزان نیز بر این عقیدهاند که برای اصلاح مرسوم نظام دانشگاهی ارزشیابی کیفیت امری ضروری و اجتناب ناپذیر است(بازرگان،1376).
تصمیمهای طراحی، راهاندازی، ارزشیابی و نگهداری دورههای یادگیری الکترونیکی به دانش مدیریتی، فناورانه و پداگوژیک نیاز دارد. طراحان و مدیران دورههای یادگیری الکترونیکی باید از جنبه مدیریتی درباره نحوه ارتباط کارکنان با یکدیگر، نحوه ارتباط مدیر با کارکنان، هزینههای دوره، دریافتها و پرداختها، برنامه زمانبندی و اجرای دوره تصمیمگیری کنند. آنها از لحاظ پداگوژیک باید به نحوه طراحی برنامه درسی و تلفیق قابلیتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات با آن توجه کنند. همچنین آنها برای اتخاذ تصمیمهای منطقی در مورد فناوری باید به مواردی همچون؛ توجه به زیر ساختهای فناورانه، طراحی رابطهای گرافیکی، امکانات سامانه مدیریت یادگیری، کاربر پسند بودن و سهولت کاربری توجه نمایند(سراجی و عطاران،394:1390).
جایگاه مهارتهای یادگیرنده الکترونیکی در برنامه درسی دانشگاههای مجازی
با توجه به تمام مزایا و منافعی که از یادگیری به شیوهی الکترونیکی برشمردیم، استقبال از آن روز به روز در حال افزایش است و استفاده از آن بیش از پیش عمومیت پیدا میکند. از آن جا که کیفیت دورههای آموزش الکترونیکی مبتنی بر یادگیرنده محوری است، نظر دانشجویان را به خود جلب کرده است. این امر احتمال ادامهی تحصیل در این دورههای آموزشی را برای دانشجویان بیشتر میکند(پالوف و پرات،6:1384). فنآوریهای اطلاعات و ارتباطات امروزه به طور وسیع بر محیط آموزش، شیوههای آموزش، مدیریت نظام آموزشی و مدیریت برنامه درسی تاثیر گذاشته است. اما اثر بخشی آموزشی محیطهای آموزش مجازی فقط تحت تأثیر مواد آموزشی قرار نمیگیرد، بلکه متأثر از کلیه اجزاء محیط آموزشی و بیش از هر چیز متأثر از برنامه درسی است(پالیکاس
. I.Paliokas
،2009).
بنابراین ضروری به نظر میرسد که تعلیم و تربیت و عناصر آن همچون برنامه درسی نیز متناسب با تحولات پیرامونی دچار تحول شوند و تغییر یابند تا یادگیری در آن بهتر صورت گیرد. در محیط یادگیری مجازی دانشجو برای دسترسی به محتوای آموزشی، انجام فعالیتهای یادگیری، شرکت در بحثهای همزمان و ناهمزمان به ابزارها و نرمافزارهای گوناگون نیاز دارد و علاوه بر دسترسی به این ابزارها، باید مهارتهای کار با آنها را نیز داشته باشد. با استفاده از مهارتها و نرم افزارهای مربوط به سیستمهای آموزش الکترونیکی میتوان به سرعت محیطهای آموزشی موثر و کارا را با بهرهگیری از عناصر متفاوت آموزشی ایجاد کرد. در محیط مجازی یادگیرنده الکترونیکی باید بتواند ابزارهای ارتباطی مانند: پست الکترونیکی، پیام رسانهای فوری
.
Messengers
، ویدئو کنفرانسها و ابزارهای گفتگوی متنی و صوتی را به کار گیرد، از ابزارهای جستجو مانند موتورهای جستجو و دایرکتوریها با مهارت بهره گیرد و با استفاده از برخی ابزارهای نسل دوم وب مانند وبلاگها، ویکیها و تالارها ایدههای خود را در محیط آنلاین منتشر و در معرض قضاوت دیگران قرار دهد. در این محیط دانشجو به دلیل راحتی دسترسی به منابع اطلاعاتی گوناگون و مشاهده نظرهای مختلف در تالارها و سایر ابزارهای اجتماعی با نظرها و طرحهای گوناگون درباره یک موضوع یا مسئله روبرو میشود، لیکن برخی از نظرها و دیدگاههایی که در منابع محتلف مطرح میشوند، ممکن است با یکدیگر همخوانی نداشته و در مواقعی نیز با هم متناقض باشند، از این رو دانشجو با در کنار هم قرار دادن اطلاعات جمعآوری شده میتواند متناسب با مسئله راهحل یا راهحلها را ارائه کند(سراجی،1391).
دانشجویان با استفاده از موتورهای جستجو به منابع و اطلاعات گوناگون دست مییابند لیکن برای تعیین اعتبار اطلاعات، تشخیص صحت و سقم و سودمندی آنها، باید اطلاعات به دست آمده را به دقت به طور مجدد بررسی کنند، بنابراین کسب مهارتهای تفکر انتقادی به آنها در بررسی اطلاعات کمک میکند و دانشجویانی که مهارت تفکر انتقادی بالایی دارند، در به کارگیری و استفاده از محیط یادگیری اینترنتی اثربخشی بیشتری دارند(باراک
. M.Barak
،2005).
در محیط یادگیری مجازی، دانشجو برای شرکت در بحثهای همزمان و ناهمزمان باید بتواند متناسب با نیازها و چالشهای ذهنی، پرسشهای خود را طرح کند. این نکته در بحثهای همزمان از جهت وجود فاصله مکانی میان دوطرف، ارتباط و محدودیت زمان در اختیار و در بحثهای ناهمزمان به سبب نبود علائم غیر کلامی، حائز اهمیت است. بدین لحاظ دانشجویانی که با فنون پرسشگری، بیشتر آشنایی دارند، در بحثهای مجازی همزمان، بهتر و موثرتر مشارکت میکنند و عمیقتر از دیگران مفاهیم درسی را یاد میگیرند(سراجی،1392)
در محیط یادگیری مجازی، محتوای آموزشی به صورت خودآموز و چند رسانهای به دانشجو ارائه میشود. از این رو دانشجو باید بتواند از محتوای خودآموز، یادداشت برداری و یادداشت سازی کند. برای فهم بهتر محتوای درسی، ارائههای متنی، صوتی یا تصویری را در قالبهایی دیگر سازماندهی کرده، ساختاری جدید از آن ارائه دهد و با برقراری ارتباط میان مطالب چند رسانهای به آنها معنا بخشد. همچنین یادگیرندگان در محیط مجازی برای جستجو و دسترسی به منابع مورد نیاز از میان منابع مختلف به برنامهای نیاز دارند تا بر اساس اهداف مطالعه به جستجوی منابع بپردازند و زمان مورد نیاز را نیز بر این اساس تنظیم و مدیریت کنند. در این محیط یادگیرندگان برای شرکت در بحثهایی که با اهداف درس و زمان در اختیار آنها تناسب داشته باشد و به طور مداوم، میزان اثربخشی شرکت در این گونه بحثها را ارزیابی کنند نیازمند مهارتهای فراشناختی میباشند. بر اساس این مهارتها دانشجویان مجازی میتوانند برای برقراری ارتباطهای همزمان و ناهمزمان، برنامهای تنظیم کنند و فعالیتهای خود را بر اساس آن پیش ببرند. آنها باید الگو، طرح و نقشهای برای موفقیت تحصیلی ترسیم کرده، متناسب با موقعیت و شرایط خود آن را به کار گیرند. یادگیرندگانی که مهارت مدیریت زمان و برنامهریزی ندارند، فعالیتهای یادگیری و مشارکت خود در محیط مجازی ناهمزمان را به تعویق میاندازند. با توجه به ماهیت غیرخطی، چند رسانهای و ابر رسانهای محتواهای محیط یادگیری مجازی، یادگیرندگان برای پیشرفت در درس باید منابع و پیوندهایی متعدد را پیگیری کنند. آنها برای پیگیری پیوندها به مهارت خودکنترلی و خودنظمدهی نیاز دارند تا در راستای دنبال کردن پیوندها از مسیر اصلی اهداف درس، منحرف نشوند. بنابراین یادگیرندگان برای پیگیری موثر فرایند یادگیری خود در این محیط باید مهارتهای شناختی و فراشناختی داشته باشند(همان).
دانشجویان به دلیل دسترسی آسان به برخی از امکانات مدیریتی، نوشتاری، تولیدی، تغییر و اصلاحی، مشارکت و تبادل، جمعآوری اطلاعات، ذخیره و نظارت به استقلال نیاز دارند. بدین جهت دارا بودن مهارتهای خود رهیابی حائز اهمیت است (پاتا
. K.Pata
...
مبانی و پیشینه نظری پیشرفت تحصیلی_1546930194_20547_4304_1971.zip0.04 MB |